عوامل تخریب و از بین رفتن زیست بوم ها

زیست بوم ها از چندین اکوسیستم تشکیل می شوند. هر اکوسیستم می تواند سودهای فراوانی برای انسان به همراه داشته باشد که از آن با عنوان «خدمات اکوسیستم» یاد می شود. در جهان امروز بیش از گذشته تخریب محیط زیست شدت گرفته و پیش بینی می شود اگر این روند در سال های آتی ادامه یابد، منجر به تخریب و از بین رفتن بسیاری از زیست بوم های زمین می شود. زیست بوم هایی که گونه های زیادی از موجودات زنده را در بر دارند و بدون شک تخریب آن ها باعث متضرر شدن انسان و انقراض گونه های بسیاری از موجودات خواهد شد. همه این عوامل دست به دست هم داده اند تا انسان به فکر چاره این برای این معضل جدی باشد.
تخریب بی رویه و از بین رفتن زیست بوم ها یکی از بحران هایی است که بشریت با آن دست و پنجه نرم می کند. انسان خواه ناخواه به طبیعت وابسته است و نیاز های خود را از آن تامین می کند. اگرچه تلاشهایی مثل معاهده پاریس برای جلوگیری از این روند در نظر گرفته شده اما کشورهایی نظیر آمریکا و چین که در کورس رقابت با یکدیگر هستند حتی از چنین توافقاتی نیز خارج میشوند. پیش بینیها نشان میدهد اگر روند فعلی ادامه داشته باشد در سال کره زمین با بحران زیست محیطی مواجه خواهد شد .

اولین قدم در حل مشکل ریشه یابی آن است؛ بنابر این نیاز است تا به ریشه یابی مشکلات و عوامل مخرب زیست بوم ها بپردازیم تا پس از آن در پی چاره یابی باشیم. تا به امروز تحقیقات زیادی در رابطه با عوامل تخریب زیست بوم بخش های مختلف جهان و به صورت تخصصی صورت گرفته است.
در این مقاله که به روش نظری است، سعی شده است تا به صورت جامع به مشکلات و عوامل تخریب کننده زیست بوم ها پرداخته شود.

 

عوامل تخریب کننده زیست بوم ها
عوامل انسانی
عوامل انسانی بیشترین تاثیر را در بحث تخریب زیست بوم ها دارند؛ به طوری که بر اساس تحقیقات انجام شده، به طوری که 78درصد از عوامل تخریب در منابع طبیعی کشور را عوامل انسانی تشکیل می دهد.
آگاهی زیست محیطی
مالونی، روان شناس آمریکایی، به نظر می رسد نخستین فردی است که در سال ،1380عوامل موثر بر رفتار با طبیعت را مورد بررسی قرار داده است. وی « رفتار زیست محیطی» را متاثر از « نگرش زیست محیطی» و « دانش زیست محیطی» می داند که در مجموع زیر بخش های « آگاهی زیست محیطی» را تشکیل می دهند
.

فعالیت های اقتصادی دولت ها
سوال در مورد اینکه چگونه فعالیت های اقتصادی، محیط زیست را تحت تاثیر قرار می دهد در میان محققان دهه 1362بسیار رایج شد؛ هر چند که سوابق تاریخی نشان می دهد که فجایع زیست محیطی مربوط به انسان، یک رویداد نادر نیست. به عنوان مثال، در 722قبل از میلاد مسیح، کشت برنج منجر به جنگل زدایی گسترده در چین شده است و در اوج امپراتوری روم، زمین و آب در اطراف رم به شدت توسط فعالیت های انسانی مرتبط آلوده شده است با این حال در آن زمان، جهان «خالی» بود و مشکلات زیست محیطی محلی بودند و انسان می توانست بدون تحمل چنین مشکلات و پرسش هایی به زندگی خود ادامه دهد. با این حال، در قرن 17به ویژه پس از انقلاب صنعتی، جمعیت جهان در آغاز به سرعت رشد کرد و کمبود ها و مشکلات زیست محیطی شروع به نمایان شدن کرد. دیدگاه زمین به عنوان یک سفینه ی فضایی کوچک در تمام فعالیت های اقتصادی مورد توجه قرار گرفت .
در سال «،1372توسعه پایدار» توسط گزارش اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی معرفی شد. پایداری زیست محیطی، همراه با ثبات اقتصادی و اجتماعی، سه رکن پایداری را تشکیل می دهند و تحت عنوان « بهبود رفاه بشر با حفاظت از منابع مواد خام مورد استفاده برای نیاز های انسانی و دفع زباله انسان ها به منظور جلوگیری از آسیب رساندن به انسان» تعریف شده است.
در کشورهای در حال توسعه مانند کشور های منطقه منا (به طور کلی شامل کشورهایی از خاورمیانه و شمال آفریقا می شود.)، سهم بسیار بزرگی از صادرات را منابع طبیعی تشکیل می دهند
از این رو، این عامل و در کنار آن افزایش جمعیت و تقاضای انسان موجب تخریب محیط زیست این کشورها شده است که از ظرفیت بازسازی زیست محیطی به خصوص از اواسط دهه ،1382بسیار بیشتر شده است و این فاصله در حال افزایش است بنابراین، این پرسش که روند رشد اقتصادی چگونه با محیط زیست پایدار این کشورها سازگار می شود با توجه به اهداف این کشور ها برای طراحی سیاست ها، بسیار پر اهمیت است. با توجه به اهمیت رشد و توسعه در این کشورها ( به خصوص کشورهای منطقه منا که دارای منابع طبیعی فراوان هستند.)، بهره گیری از منابع طبیعی برای رشد و توسعه یکی از ساده ترین راهکارهای پیش روی دولتمردان این کشورهاست. نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری میان درآمد سرانه و فشارهای زیست محیطی برای این دسته از کشورها موجود دارد. این یافته بیانگر توسعه ناپایدار این کشورها است.
استعمار
استعمار کشورهای مختلف جهان توسط کشورهای اروپایی و غرب به منظور غارت ثروتهای خدادادی، به کار گرفتن نیروی کار ارزان و خرید و فروش برده، خود پدیده منفی و غیر انسانی به حساب می آید، زیرا در انحصار گرفتن بازارهای مصرف برای فروش محصولات و تولیدات خویش و تأمین سود کافی برای تولیدگران و کارخانه داران، در ذات خود با مقوله محیط زیست و رعایت اصول آن در تضاد است. اگر استعمار، دیروز منابع زیر زمینی و جنگل ها و گیاهان دارویی و بسیاری از جانوران را با ولع سودجویی فراوان به نابودی کشاند، امروز تحت عناوین مختلف از نفت و منابع انرژی، برخلاف اصول محیط زیست، سود جسته و زیان های فراوان را متوجه آن کرده است؛ چنان که یکی از نویسندگان و پژوهشگران مسائل محیط زیست، نقش استعمار در نابودی منابع کشورهای اسلامی و بروز آلودگی های زیست محیطی را برجسته دانسته و افزوده است که غارت منابع نفتی
کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیز تبعات ناگوار جنگ خلیج فارس یکی از عوامل اصلی ناهنجاری های زیست محیطی در سرزمین های اسلامی است
.
غارت منابع طبیعی و به یغما بردن داشته های زمینی و ذخایر زیرزمینی مردم استعمار زده و تحت سلطه، یکی از اقدامات استعمارگران در سرزمین های تحت استعمار است. زبان بیشتر و عمده آنها به گونه ترویج فرهنگ ضد زیست محیطی خود در این سرزمینها و وانمود کردن آن به عنوان شیوه علمی آزمایشگاهی با تولید بیشتر و رسیدن به ثروت های کلان می باشد. تخریب محیط زیست توسط استعمارگران در قالب جنگ های فراوان، کشورگشایی و بسط استعمار و نقشه های توسعه طلبانه، قسمت دیگری از کارنامه سیاسی کشورهای استعماری را تشکیل می دهد. نمی توان از جنگهای کشورهای اروپایی در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، به دلیل آثار سوء زیست محیطی چشم پوشید و بهره گیری این کشورها را از مخرب ترین سلاح ها در جنگ های جهانی اول و دوم یاد نکرد و از تخریب دو شهر هیروشیما و ناکازاکی که به قتل عام صدها هزار نفر منجر شد که همچنان بعد
از ده ها سال آثار سوء زیست محیطی آن پا برجاست، چشم پوشید .
طبیعی است که این خرابی ها با جنگ های هر چند ضد زیست محیطی گذشته که با سلاح های ابتدایی و در قالب لشکرکشی های محدود و با هدف بسا معنوی و انسانی انجام می گرفت، قابل مقایسه نیست، چنانکه ضایعات ناشی از زباله های هسته ای، آزمایش های هسته ای و جنگ افروزی آنان و کارخانه های مختلف اسلحه سازی و سایر تجهیزات مربوط که به بقایای استعمارگران دیروز تعلق دارد، بی سابقه و غیر قابل مقایسه با دیگر خطرهای زیست محیطی جهان است .

جنگ و نا امنی ها
جنگ ها که ناقض حاکمیت مقررات و مخل امنیت می باشد و در آن جان انسان به خطر افتاده و فجایع فراوان و متنوع را به بار می آورد، بیشترین آسیب را به محیط زیست وارد می کند؛ زیرا در اثر آن، حاکمیت قانون و اجرای مقررات، از جمله قوانین و مقررات مربوط به مسائل زیست محیطی تعطیل می شود و در اثر هرج و مرج و قتل و غارت، بسیاری از مواهب طبیعت، مثل جنگل ها طعمه حریق، بمباران و … می گردد. کاریزها، رودخانه ها و شبکه آب رسانی آسیب دیده، آلوده می شود و دسترسی مردم به آب و غذای بهداشتی با اشکال مواجه می گردد. آب و هوای شهر بر اثر استفاده از سلاح های کشنده، آلوده شده و امنیت، مختل گشته و تعفن و میکروب های مختلف از اجساد به زمین مانده متصاعد شده، انواع بیماری های واگیردار در منطقه جنگی شایع می شود و بسا در مواردی نقض قوانین جنگی و استفاده از سلاح های غیر متعارف، از جمله بمب های شیمیایی و میکروبی یا حتی هسته ای رخ دهد و زمین، طبیعت و هوای منطقه برای چندین نسل دچار آسیب شده و انواع نارسایی ها را در انسان و سایر موجودات زنده و گیاهان و جنگل و خاک به بار آورد و بحران محیط زیست را ایجاب کند .

قانون و مشکلات در اجرای آن
بررسی ها طی سه دهه ی گذشته در شهر تهران نشان می دهد غلی رغم وجود قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها که بر حسب وظایف و اختیارات از طرف هر یک از قوای سه گانه( مقننه، مجریه و قضائیه) و مدیریت شهری به عنوان مجری این قانون تضمین شده، نتوانسته است مانع تخریب باغ ها و فضای سبز در تهران شود.
این در حالی است که در متون شهرهای پایدار فرض بر این است که با تغییر در حکمروایی زیست محیطی از طریق ساز و کارهای نهادی، سیاستی و قانونی، می توان رفتار دوستدارانه مردم با طبیعت را تضمین کرد. امروزه به دلیل نابسامانی در قانون به ویژه عدم سنخیت و تناسب مجازات با جرم، منافع حاصل از تخریب باغ بیش از هزینه های آن برای فرد متخلف است. بنابراین، این عامل باعث نگرش مثبت فرد به کسب سود و رفاه می شود. بحران اخلاق زیست محیطی، عامل اصلی نگرش مثبت فرد به کسب سود و رفاه از تخریب باغ ها با نقض قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرهاست. رفتار اخلاقی با محیط زیست، امری اقناعی است که مقید به زمان و مکان نبوده و بر اثر کرامت نفس حاصل می شود؛ اما تحصیل آن با قانون و قواعد حقوقی به دلیل محدودیت عرصه آن نسبت به اخلاق، ممکن و مطلوب نخواهد بود .

فقر روستایی
امروزه بسیاری فقر را عاملی عمده و تاثیرگذار بر مشکلات زیست محیطی قلمداد می کنند. طرفداران دیدگاه های مذکور، عمدتا معتقدند که فقرا در تلاش برای بقا، بیش از حد از منابع طبیعی استفاده می کنند و در نتیجه، فشار زیادی بر محیط زیست وارد می آورند؛ اما این، فقط بخشی از موضوع است. در رویکردهای جدیدتر درباره فقر و محیط زیست، بر تاثیر شرایط زیست محیطی و اقلیمی بر وخیم تر شدن وضعیت زیست فقرا تاکید می شود.
زیرا امروزه بسیاری از اقشار آسیب پذیر و فقیر، در مناطق حاشیه ای شهرها یا نواحی دور افتاده روستایی سکونت دارند که معمولا با مسائلی از جمله آلودگی، خاک نامرغوب، کمبود زمین، شرایط آب و هوایی ناپایدار و … رو به رو هستند .

برای مردمانی که در فقر زندگی می کنند، محیط زیست به مثابه منبعی حیاتی برای امرار معاش آن ها، بسیار اهمیت دارد و امروزه یکی از بارزترین جنبه های فقر، رابطه ی آشکاری است که بین پدیده مذکور با تخریب محیط زیست وجود دارد. از دهه ی 1382به بعد، تقریبا توافقی جهانی در این باره شکل گرفته است که فقر و محیط زیست، رابطه ای جدانشدنی دارد. کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه درباره ی این موضوع بیان کرده است : « فقر علت عمده و موثر مشکلات زیست محیطی جهانی است. بنابر این، تلاش برای بررسی مشکلات زیست محیطی، بدون داشتن رویکردی جامع که عوامل نهفته در فقر جهانی و نابرابری های بین المللی را شامل گردد،بیهوده است.» فقرا اساسا به زندگی در مناطق روستایی دورافتاده تمایل دارند که معمولا خاکی نامرغوب، شرایط آب و هوایی نامنظم، آبیاری ناپایدار و دوره های آیش کوتاه مدت دارد. آن ها به لحاظ جغرافیایی، در حاشیه مرتفع حوزه ی رودخانه ها و زمین های تخریب شده، کوهستان های دورافتاده، مناطق ساحلی و جنگلی و به دور از مناطق کشاورزی با بهره وری بالا یافت می شوند. جوامع روستایی همواره با چالش های پیش بینی نشده کنش متقابل بین فقر و تخریب محیط زیست مواجه بوده؛ چالش هایی که به واسطه ی متغییر های بیوفیزیکی، جغرافیایی،اقتصادی، سیاسی و نهادی تعیین شده است؛ اما آن ها همچنان از مداخله برابر و فعال در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها دور نگه داشته می شوند

چرای بی رویه ی دام
امروزه با چرای بیش از حد دام از جنگل ها روند تخریب آن رو به افزایش است و باید با توجه به نقش حیاتی جنگل در حفظ، احیا و مدیریت این موهبت الهی اقدام هایی انجام گیرد. بررسی زیان های ناشی از چرای دام در جنگل ها نشان می دهد که چرای دام در مناطق جنگلی می تواند پایداری اکوسیستم را به خطر اندازد و آثار منفی زیادی را بر اکوسیستم جنگل از جمله خاک، پوشش گیاهی، زاد آوری درختان جنگلی، تنوع زیستی، زمین سیما،حیات وحش و … وارد می کند. بنابراین، شناسایی مناطقی که حساسیت پذیری بیشتری به چرای دام نشان می دهند لازم و ضروری به نظر می رسد تا با شناسایی این مناطق و اجرای اقدام های حفاظتی و بازسازی، بتوان از تخریب بیشتر در این مناطق جلوگیری کرد.جالب است بدانید که چرای بی رویه دام ها در کشورمان به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار در تخریب زیست بوم ها و خاک به خصوص در شمال کشور محسوب می شود؛ این در حالی است که کشورهایی که از نظر جنگل داری پیشرفته هستند، دامداری سنتی را در جنگل ممنوع ساخته و حتی وجود حیات وحش را در یک مجموعه
اکوسیستم جنگلی تحت مدیریت در آورده اند تا صدمات وارده به جنگل به حداقل کاهش پیدا کند.

بیابان زایی
تخریب سرزمین در اراضی خشک به ویژه به دلیل تأثیر آن بر امنیت غذایی جهان و کیفیت محیطی یکی از مسائل مهم زیست محیطی قرن بیست و یکم است. همانطور که در کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با بیابان زایی UNCCD بیان شده است، بیابان زایی به معنای تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک جنب مرطوب بوده و در نتیجه عوامل مختلفی از جمله تغییرات آب و هوایی و فعالیت های انسانی ایجاد می
شود. این پدیده کاهش توان تولید اکوسیستم و اختلال در پتاسیل اراضی را در بر دارد. . فعالیت های انسانی تأثیر عمیقی بر روند و الگوهای تخریب در زمین های خشک موجب می شوند و جریان بسیاری از خدمات اکوسیستمی را مختل میکنند به طوری که اگر روند کنونی ادامه یابد، بشریت تقریباً تمام اکوسیستم های طبیعی باقی مانده زمین را ظرف چند دهه تغییر خواهد داد. دگرگونی انسانی اکوسیستم ها و انتخاب روش های استفاده از خدمات آن ها می تواند مزایای آن را برای جامعه تقویت یا کاهش دهد. به عنوان مثال، تبدیل تالاب ها و جنگل ها به زمین های زراعی به تضمین منابع غذایی پایدار کمک می کند، اما همچنین موجب آلودگی آبراهه ها، اختلال در هیدرولوژی، کاهش تولید آبزیان، از بین رفتن تنوع زیستی و از بین رفتن مکان های دیدنی نیز می گردد. به عبارت دیگر، فشار حاصل از تغییرات اکوسیستمی می تواند به ظرفیت اکوسیستم های محلی برای ارائه خدمات آسیب برساند و این ظرفیت تا حدی کاهش یابد که بر احتمال فاجعه و مخاطرات افزوده گردد .

عوامل طبیعی
بلایای طبیعی مانند زلزله، طوفان و آتشسوزی میتوانند گونههای گیاهی و جانوری را تا حدی نابود کنند که دیگر نتوانند زنده بمانند. ممکن است از طریق تخریب طولانی مدت محیطی یا تخریب بیولوژیکی به دلیل یک فاجعه خاص ظاهر شود. در کشور ما نیز 19درصد از عوامل تخریب منابع طبیعی را، عوامل طبیعی تشکیل می دهند.

توفندها
توفند ها یکی از قوی ترین طوفان های طبیعت هستند. به طور کلی به عنوان یک طوفان گرمسیری شناخته می شود، انرژی را از آب های گرم اقیانوس به دست می آورد که بادهای شدید، سیل، آب گرفتگی و سایر مسائل را به مناطق ساحلی و داخلی می آورد.
سیل طوفان همچنین ممکن است آلاینده هایی مانند ذرات معدنی، رسوبات آغشته به روغن و گریس، اشیاء فلزی، سیلت مملو از مواد مغذی و بی فنیل های پلی کلر
PCBs را که در ابتدا در رودخانه ها و نهرها به دام افتادهبودند، آزاد کند. همراه با این، سیل اغلب باعث از کار افتادن خطوط فاضلاب و خطوط لوله نفت می شود که ممکن است محتویات لوله ها را در آب های سیل رها کند. این آلاینده ها اغلب باعث آسیب زیست محیطی طولانی مدت به آب های پذیرنده می شوند .

تهیه کننده : بی بی زهرا بهشتی ( دبیر جغرافیا ، زمین شناسی )

تایید کننده : صدیقه افشاری ( مدیریت آموزشگاه )


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20